یکتا فنقلی خیلی لجباز و جیغ جیغو شده تازه گیها. جیغهایی میزنه که زمین میلرزه بعضی مواقع خیلی بد قلقی میکنه و روزگارمونو سیاه میکنه و از شانس بسیار خوب بندهبیشتر تو مهمونی ها بداخلاقی میکنه. میگن بچه از 2 تا 3 سالگیش اوج لجبازی ها و بد قلقی هاشه. یکتا هم دیگه داره وارد 4 امین سال زندگیش میشه و من همش امیدوارم این حرف در مورد یکتا هم صدق کنه.
تصمیم دارم بعد از عید دیگه حتما مهد بزارمش تا کمی زندگیمون نظم پیدا کنه و فرجی بشه این دخملک شبا زودتر بخوابه. راستی الان که ساعتها یک ساعت عقب کشیده شده برای ما خیلی خوب شده چون یکتا ساعت خوابش از 1 شد 12.
دیگه اینکه یکتا خیلی دوست داره با بچه های دو سه سال بزرگتر از خودش دمخور بشه اصولا حوصله لجبازی ها و حرف نفهمیدن های همسن های خودشو نداره و هر وقت هم پارک میبرمش میگرده یه بچه 5 6 ساله پیدا میکنه
و آخر اینکه من یه تصمیم بد جنسانه گرفتم و اونم اینه که از این به بعد فقط به دوستانی که بهم سر میزنن و برام کامنت میزارن سر میزنم. والا دیگه خسته شدم اینقدر برای بعضی هاتون احساسات خرج کردم و هی اومدم وبلاگهاتونو خوندم اونوقت دریغ از یک جواب کوچک